بیوگرافی جاستین بیبر.قابل توجه!



جاستین درو بیبیر
مث یه تیکه جیگر مرغ مالیده شده بود رو زمین،یه متکام زیره سرش بود.از جاش راست شد سرپا.بدون اینکه به جایی نگاه کنه لباساشو تویض روغن کردو رفت بیرون.حالا هرچی هی فک میکنه نمیدونه چی میخواد.دختر همساده هم زد بیرون ،انگار ورم کرده بود که زد بیرون.واساد ،2تا ماشینم جلو پاش واسادن ولی سوار نشد.یه نیگا به جاستین کرد یعنی بدو ماشینو بردا بیار،ولی جاستین نه ماشین داشت نه آپاچی 180 سفید که بخواد داف سوارش کنه.اما دیگه دیر شده بود و اون دختر به یه پیکان سوسکی پا داد و جاستین فهمید که باید یه کاری کنه.اون از بسیج وام گرفت و یه پالس مشگی قسطی خرید و تو تنهایی های خودش به زور فشن میکرد که خیلی هم خز شده و کسشعرای بچگونه میخوند که علتی برای معروفیتش شد.از سروده های جاستین بیبر یکیش اینه:خیلی وقته که دیگه کونت واسم تنگ نمیشه    پشم ابریشم من گل به دل سنگ نمیشه
خیلی وقته که یه پیغومی ندادی واسه ان    آخ چقد قشنگه از پشم تو دیوونه شدن
که بعدا حسن شماعی زاده خوندش
البته سروده های دیگه ایی هم داره:از خون جوانان وطن خدا لاله جانم لاله حبیب لاله آقات لاله ننت لاله،دره آقات میماله
اما جاستین با وجود هجمه فرهنگی دشمن و دختران چس کلاس قیافه تونست موفق بشه.

۲ نظر: