تکه


م ن :نمیدونم چجوری متولد شدم.
م ن :ولی جایی که توش بودم پر از لوله های نرم بود،دریغ از یک پشم، این لوله کشی نمیتونه کار ایرانی جماعت باشه.
م ن :از در و دیوار اتاق ارتجاعیمون نوشابه گازدار در میومد.
م ن :انگار با زور بسیج مارو بردن پارک آبی.داخل لوله های سر بسته سر خوردیمو خوردیمو خوردیمو.
همه :چه جای تنگی.هل نده خر پدر.آقا واسا تو صف جا نزن.اه گشنمون شد.بذا از لوله درآم مادرتو….
م ن :انگار یه بست بزرگ دور گردنمو یقه اسکی کرده.
م ن :چرا فشار میدی خوب میرم بیرون
دریچه :آخه میخوام گردنتو کوچیک شه واسه بقیه شاخ نشی
م ن :داری عین شاخ مارو میندازی بیرون،میگی شاخ نشی
م ن :وای افتادم تو سر سره بزرگ سر باز،یه سری خوردیمو به راهمون ادامه دادیم
م ن:اینجا چه خبره؟
گیت :این گیت وروده.ازش رد شو بینم
م ن:تنم خورد به یکی دیگه غر یا قر شدم.انگار هیچی برا هیچکی مهم نبود.همه یه رنگ بودن.بعضیا سفت مث مرد بعضیام شل.همه فقط جلوشونو نگاه میکردن
م ن :افتادیم تو استخر اصلی.و در جاهایی  پر از آب به راه خود ادامه دادم اما به هیچ نرسیدم
و هیچ کس ندانست من چیم.ندانم ندانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر