تزریقات ما
از راننده تاکسی هم شانس نیاوردیم!
زنه از این مذهبی سنگینا بود . یه دفعه کرایشو گذاشت تو قاشق داد راننده !!! راننده هم بقیه پولشو با انبر دست داد بش.
یعنی ترکیدما.
۱ نظر:
ناشناس
۲۱ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۴۴
ولی خداییش از خواننده شانس آوردیا ! همین بس که من اینجارو میخونم و از نوشته هات حظی میبرم وافر :)
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
آمار
ولی خداییش از خواننده شانس آوردیا ! همین بس که من اینجارو میخونم و از نوشته هات حظی میبرم وافر :)
پاسخحذف